1. چطور قرار است از اين کسب و کار درآمد داشته باشيد؟
2. و چه مقدار درآمد خواهيد داشت؟
داشتن يک استراتژي خروج از کسب و کارهاي کوچک کارا اين اطمينان را ايجاد خواهد کرد که پاسخهاي رضايتبخشي به اين پرسشها ميدهيد و کنترل آيندهي کسب و کار کوچکتان را به دست خواهيد گرفت.
در اينجا 7 استراتژي خروج از کسب و کارهاي کوچک را به شما معرفي ميکنيم:
1. نقدشوندگي:
استراتژي اول به فروش فروشگاه و فروش تمام داراييها اشاره ميکند. براي کسب و کارهاي کوچک، بهويژه آن دسته از کسب و کارها که به عملکرد يک فرد وابسته هستند، نقدشوندگي تنها راه حل است، زيرا چيزي براي فروش وجود ندارد. اگر در چنين شرايطي قرار گرفتيد، شايد بخواهيد کسب و کارتان را بازتجهيز کنيد تا شخص ديگري بتواند آن را اداره کند.
مزايا:
– سادگي
– کسب و کارتان به سرعت ميتواند پايان بيابد (بسته به زمان فروش داراييها)
– نقدشوندگي کمترين بازده روي سرمايهگذاري را براي مالک (مالکان) خواهد داشت. تنها پولي که از نقدشوندگي عايد مالک ميشود از واگذاري داراييها حاصل ميشود، داراييهايي مانند: زمين، تجهيزات يا اقلام موجود. ارزش سرقفلي فهرست مشتريان يا هر نوع رابطهي تجاري ديگر (که ممکن است براي کسب و کار ضروري باشد) از دست ميرود.
– ارزش داراييهاي دست دوم براي اقلامي مانند ماشينآلات و تجهيزات، حتي در بازارهاي غير راکد نيز بسيار پايين خواهد بود.
– بستانکاران (اگر طلبکاري وجود داشته باشد) نخستين کساني هستند که ميتوانند نسبت به وجه حاصل از فروش داراييها ادعا کنند.
2. نقدشوندگي در گذر زمان
در اين استراتژي خروج از کسب و کارهاي کوچک ، مالک کسب و کار در طول زمان انجام فعاليتهاي تجارياش سود خود را کسب کرده است (حتي پيش از آن که به تعطيل کردن کسب و کار يا فروش آن بيانديشد)، و تمايلي به بازسرمايهگذاري درآمدهاي حاصل از کسب و کار براي توسعهي شرکت نداشته است. اين کار معمولا با دريافت حقوقهاي بالا يا سودهاي تقسيمي بالا در طي چند سال صورت ميگيرد، که پيش از تعطيلي کسب و کار اتفاق ميافتد. اين استراتژي براي آن دسته از مالکاني مناسب است که قصد دارند سبک زندگي کنونيشان را ارتقا دهند، نه اينکه کسب و کارشان را توسعه دهند.
مزايا:
– سبک زندگي – حذفنويسي وجوه نقد بر يک مبناي جاري براي مقاصد شخصي (به جاي آنکه منتظر عايدي نهايي از فروش شرکت باشد).
معايب:
– خارج کردن سودهاي حاصل از کسب و کار از گردش مالي شرکت، قابليت رشد شرکت را کاهش ميدهد و ارزش نهايي فروش را کم ميکند.
– ديگر سهامداران (اگر سهامداري وجود داشته باشد)، ممکن است با اين کار مخالفت کنند، مگر اينکه ضررشان جبران شود.
– به حقوق دريافتي از اين راه بهدليل اينکه درآمد شخصي محسوب ميشود ماليات تعلق ميگيرد، حال آنکه وقتي سودها در شرکت باقي ميمانند باعث افزايش ارزش کسب و کار ميشود و در زمزان فروش کسب و کار بهعنوان افزونههاي سرمايه مالياتبندي ميشوند.
مطلب مرتبط: 20 سودآورترين ايده کسب و کارهاي مرتبط با تبليغات و بازاريابي
3. کسب و کارتان را خانوادگي کنيد.
رؤياي بسياري از مالکان کسب و کارهاي کوچک اين است که کسب و کارشان را خانوادگي کنند تا اطمينان حاصل کنيد ميراثتان پابرجا باقي ميماند و آيندهي بازماندگانتان را تأمين ميکند.
مزايا:
– روند انتقال را براي بازماندگان تسهيل ميکند.
– ممکن است اين امکان را برايتان فراهم کند تا ظرفيت مشاوره يا ديگر ظرفيتهاي کسب و کاريتان را تقويت کنيد.
معايب:
– ايجاد يک طرح جايگزيني خانوادگي ميتواند بسيار دشوار باشد و به نزاع بر سر مالکيت يا مشارکت در کسب و کار بين اعضاي خانواده بيانجامد.
– ممکن است اعضاي خانواده، مهارت کافي براي ادارهي کسب و کار را نداشته باشند.
– ممکن است مراجعهکنندگان، مديريت جديد يا تغييرات در شرکت را نپذيرند.
4. کسب و کارتان را به مديران و/يا کارمندانتان بفروشيد.
ممکن است کارکنان و/يا مديران کنونيتان مشتاق به خريد کسب و کارتان باشند.
مزايا:
– ممکن است اين کسب و کار پيشرفت کند، زيرا کارکنان، کسب و کاري را به دست ميآورند که از قبل ايجاد شده است، با آن آشنايي دارند و به آن علاقهمند هستند
– ايجاد طرح فروش بلند مدت به کارمندان ميتواند وفاداري آنها را افزايش داده و انگيزهي آنها را براي بهتر کار کردن و موفقيت کسب و کار، بيشتر کند.
– ممکن است امکان اختيار کردن بخشي از سهام شرکت و حضورتان در هيئت مشاوران (يا هر بخش ديگر) را امکانپذير کند.
معايب:
– ممکن است کارکنان صلاحيت احراز مديريت کسب و کار را نداشته باشند.
– ممکن است مراجعهکنندگان، مديريت جديد يا تغييرات در شرکت را نپذيرند.
يک راه براي استفاده از اين استراتژي خروج اين است که از طرح مالکيت سهام کارکنان (ESOP) استفاده کنيد. يک طرح ماکيت سهام براي کارکنان که به آنها اجازه ميدهد مالکيت شرکت را به دست بگيرند.
بااينحال، خريد شرکت توسط يک کارمند اين طرح را شامل نميشود. صرفا به اين معني است که يکي از کارکنانتان بهواسطهي خريد مستقيم شرکت، مالک کسب و کار شما شود.
5. فروش کسب و کار در بازار آزاد
اين راه محبوبترين گزينهي پيش روي کسب و کارهاي کوچک است. مالک کسب و کار در يک نقطهي مشخص زماني، که غالبا زماني است که فرد قصد بازنشستگي دارد، کسب و کارش به مبلغ مشخصي براي فروش ميگذارد، و به صورت خوشبينانه با مبلغ مورد نظرش صحنه را ترک ميکند.
مزايا:
– يک کسب و کار سودده براي خريداران جذاب است و به سرعت فروش ميرود.
– داراييها و سرقفلي را ميتوان در زمان ارزشگذاري کسب و کار براي فروش، محاسبه کرد تا بازده مالک افزايش يابد.
معايب:
درباره این سایت